سید علی حسینی آزاد؛ مهشید آجلی لاهیجی؛ مجید زحمتکش
چکیده
عقلگرایی یکی از اندیشههای فلسفی قرن هفدهم است که امور را بر مبنای تجلیات عقلی و نگاه مبتنی بر عقلانیت بعنوان تنها منبع موثق شناخت، در مقابل تجربهگرایی میسنجد. این مکتب فکری که بر اولویت و حاکمیت ...
بیشتر
عقلگرایی یکی از اندیشههای فلسفی قرن هفدهم است که امور را بر مبنای تجلیات عقلی و نگاه مبتنی بر عقلانیت بعنوان تنها منبع موثق شناخت، در مقابل تجربهگرایی میسنجد. این مکتب فکری که بر اولویت و حاکمیت عقل تأکید میکند، در علوم مختلف و از جمله حقوق و نیز در حقوق بینالملل دیده میشود. نظر به اینکه عقل موجبات تحولات سریع و متنوعی در حقوق بینالملل را فراهم آورده است، مسألۀ اصلی این مقاله، مطالعه و ارزیابی میزان تأثیر عقلگرایی بر مبانی و نظم کنونی حقوق بینالملل، میباشد. بر این اساس، ضمن اینکه ریشهها و آثار ورود مباحث عقلگرایانه به حقوق بینالملل و خودنمائی آن در عرصۀ نبرد میان سنت و مدرنیته، سنجیده میشود، مشخص میشود که رویکردهای عقلگرایانه در شاخههای مختلف حقوق بینالملل نفوذ و ظهور کرده است و قواعد و اسناد عمده و متعدد بینالمللی بر مبنای آن سرشته شده است. این مقاله که بر اساس روشی توصیفی ـ تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانهای انجام شده است با این هدف نگارش یافته که به تبیین تأثیرات عقلی بر رویکردها و رویههای دولتی در عرصۀ حقوق بینالملل بپردازد و از این طریق برخی تحولات کنونی حقوق بینالملل را بر مبنای عقل توجیه کند. نتیجۀ مطالعات حاکی از این است که در شاخههای مختلف حقوق بینالملل ضمن اینکه سرایت و جریان نگاه عقلگرایانه تأیید میشود، در عمل نیز میتوان رد پای عقلگرایانۀ حقوقی را در عملکرد دولتها، سازمانهای بینالمللی و مراجع حل و فصل اختلاف بینالمللی، به وضوح مشاهده کرد، به رغم اینکه رویارویی جدی میان عقل با واقعیت جامعۀ جهانی دیده میشود.