پریزاد کاوسی خسرقی؛ عبدالرضا جوان جعفری؛ سید مهدی سیدزاده ثانی؛ حسین غلامی
چکیده
زمینه و هدف:مبنای اصلی افتراقیکردن نظام پاسخدهی در جرایم اطفال ونوجوانان،توجه به الگوی رفاه است. اینالگو با نگاهی غایتگرایانه درصدد بهسازی وضعیت رفتاری و شخصیتی اطفال ونوجوانان بزهکار است.یکی ...
بیشتر
زمینه و هدف:مبنای اصلی افتراقیکردن نظام پاسخدهی در جرایم اطفال ونوجوانان،توجه به الگوی رفاه است. اینالگو با نگاهی غایتگرایانه درصدد بهسازی وضعیت رفتاری و شخصیتی اطفال ونوجوانان بزهکار است.یکی از ابعاد التزام به الگوی رفاه، توجه به سیاستفردیسازی پاسخها است.ستون فقراتِ فردیسازیپاسخها پذیرش رویکرد جایگزینیِ حبسزدا است.ازسویدیگر، اصالتزدایی از متغیرهای غیربالینی نظیر شدت،نوع و ماهیت جرم و توجه به متغیرهای بالینی و فراقانونی نظیر تأکید بر پروندۀ شخصیت ازدیگر ابعاد توجه به فردیسازی است.
روش تحقیق: این تحقیق با استفاده از روش پیمایشی درصدد ارزیابی میزان پذیرش ابعاد فردیسازی در رویۀ قضایی است. جامعۀ آماری، 293 رأی محکومیت قطعی شعب بدوی و تجدیدنظر محاکم کیفری استان آذربایجان شرقی در بازۀ زمانی1400- 1399 است. دادهها در دو بخش توصیفی و استنباطی با استفاده از نرمافزارspss 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و جهت سنجش معناداری رابطه از آزمون همبستگی پیرسون خیدو استفاده شد.
یافتههای تحقیق: یافتهها نشانگر عدم التزام به رویکردحداکثری به پاسخهایجایگزین حبسو پذیرش رویکردتساهل حداقلی در جامعۀ هدف است. همچنین باتوجه به مقدار خیدو به دستآمده وسطح معناداری-آزمونکهکمتر از(05/0) است،بین متغیرهای شدت،نوع وماهیت جرم و نوع پاسخ قضایی همبستگی معناداری وجود داشته واین متغیرها بر نوع پاسخ تأثیرگذار هستند.
نتیجهگیری: اصالتزدایی از متغیرهای غیربالینیِ شدت،نوع و ماهیت جرم، تعیین کیفر بر اساس وضعیت بالینی از طریق تعمیم پاسخهای تفریدساز و دوریگزینی از رویکردکانونزایی به عنوان معیار غالب کیفردهی موجب تضمین حق بر فردیسازی پاسخها میشود.